سفارش تبلیغ
صبا ویژن

میرک

دیوار بلند توبه

به جاده آدمیت رسیدم گفتند برو گفتم راه را نمی دانم ، گفتند برو ، گفتم پا هایم جان ندارد ، گفتند هستیم برو ، رفتم کمی جلوتر دیوار توبه بود ، و من هنوز شروع راه با طنابی که به من دادند خواستم بالا روم اما در نیمه راه، لذتهای اینسوی دنیا مرا به زمین انداخت ، دیگر صدا نمی آمد و من با لذتهای خویش مشغول شدم ناگهان دیدم که مرگ کنارم است و من روی دیدن پروردگار خویش را ندارم اینبار بدون صدا شروع کردم شاید دستم را بگیرند شما هم برایم دعا کنید



Weblog Themes By Pichak

لینک های مفید

آرشیو مطالب

درباره وبلاگ